تبیین نسبت «اکولوژی» و «دموکراسی» در نظریه پساساختارگرایی

Authors

مراد کاویانی راد

استادیار مصیب قره بیگی

دانشجوی کارشناسی ارشد

abstract

نظریه و روش اکولوژی به سبب برخورداری از نگرش کل نگر، زمینه مناسبی برای واکاوی تعامل انسان و طبیعت فراهم می کند. جغرافیا نیز به مثابه دانش بررسی تعامل انسان و طبیعت، اینهمانی1[1]زیادی با اکولوژی دارد و می تواند سویه های معنایی، ساختاری و کارکردی آن را مشخص کند. نظریه پساساختارگرایی که بر مفاهیمی چون رابطه گرایی، تکثر، تفاوت، «دیگری»، اهمیت فزاینده به «طبیعت» و اهمیت «قدرت- سیاست» پای می فشارد، اشتراکات فراوانی با مفهوم اکولوژی دارد، تا به اندازه ایی که اکولوژی را باید کانون پساساختارگرایی دانست. بر پایه مفهوم پساساختارگرایانه از اکولوژی، می توان به اینهمانی گسترده ای میان اکولوژی سیاسی و جغرافیای سیاسی دست یافت. پژوهش پیش رو که ماهیتی بنیادی دارد با بهره گیری از روش کتابخانه ای به تبیین نسبت اکولوژی و دموکراسی در نظریه پساساختارگرایی و کاربست آن در جغرافیا می پردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان داد که اکولوژی را می توان از نظر ساختاری به سه دسته «ذهنی، محیطی و سیاسی» دسته بندی کرد، که «اکولوژی سیاسی» به مثابه حلقه پیوند تمام ساختارهای اکولوژیک به شمار می آید. بر بنیاد نظریه پساساختارگرایی، «اکولوژی سیاسی» یا «اکوپلیتیک» می تواند زمینه های نوعی از دموکراسی را تقویت کند که با عنوان «ژئودموکراسی» یا «اکودموکراسی» از آن یاد می شود. از این رو در تعریف انسان از دیدگاه جغرافیا می توان بیان کرد که «انسان جغرافیایی، موجودی اکولوژیک است که بر پایه اکودموکراسی، به شناخت و مدیریت قلمروهای انسان- طبیعت می پردازد».

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نسبت زیبایی‌شناسی با اکولوژی

این مقاله گردآورى مباحثه اى از رابطة زیبایی شناسى و اکولوژى است که ارائه مدلى تأثیرگذار از زیبایی شناسى اکولوژیکى بر برنامه ریزى، طراحى و مدیریت منظر، از اهداف اصلى آن به شمار می رود. در همین راستا، ادراکات رایج و سؤالات بی پاسخ دربارة رابطة یادشده تشریح می شود که خود مشتمل است بر اهمیت زیبایی شناسى در چگونگى ادراک و تأثیرگذارى آن بر تغییرات منظر و راه هایى که زیبایی شناسى و اکولوژى به گونه هاى...

full text

اسلام و دموکراسی ( نسبت سنجی اسلام و دموکراسی)

رابطه اسلام و دموکراسی «نسبت سنجی اسلام و دموکراسی» از آن جهت حائز اهمیت است که به مفهوم مقبولیت و مشروعیت از دیدگاه اسلام و غرب می­پردازد که یکی از دغدغه‌های نخبگان سیاسی، سیاست مداران و دولت مردان هر نظام سیاسی می‌باشد از این رو تبیین و طراحی مدلی برای حکومت اسلامی با دیگر حکومت­ها می­باشد، سئوال اصلی این است که چه رابطه­ای میان تعریف مفاهیم اسلام با مفاهیم دموکراسی وجود دارد؟ بر همین اساس فر...

full text

نسبت اسلام و دموکراسی در ایران معاصر

در این مقاله تلاش می شود نسبت اسلام و دموکراسی در قالب دموکراسی ژرف و دموکراسی متعهد (از دیدگاه شریعتی) بررسی شود. بنابراین، این نسبت در هفت مولفة مفهوم دموکراسی، آگاهی از دنیای بیرون، رهیافت چندگانه به دموکراسی، تعامل اجتماع و فرد، ارتباط کلامی، خود موقعیت مند و کثرت گرایی سنجیده شده است مولفه هایی فراتر از لیبرال دموکراسی رایج در غرب و هم در انتقاد به آن هستند. چون دموکراسی متعهد از آراء عل...

full text

تبیین نظریه اخلاق از منظر رهیافت پساساختارگرایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی

هدف نهایی این تحقیق بررسی اثر مبانی و مولفه های تربیت پساساختارگرایی بر اخلاق، همچنین تبیین و تحلیل و نقد دلالت های تربیت اخلاقی این نحله است. در پی درک مفاهیم اصلی و اصول این رویکرد، به مباحث ارزش شناسی، مبانی و دلالت های اخلاقی و اصول تربیتی آن نیز توجه شده است. تحقیق مبتنی بر هدف، بنیادی و روش استفاده شده توصیفی- تحلیلی است و به توصیف دیدگاه پساساختارگرایی و شناخت شرایط آن در راستای اصول تر...

منظر مشترک : نسبت زیبایی‌شناسی و اکولوژی

این مقاله مشترک، خروجی بحثی است که به ارتباط زیبایی‌شناسی و اکولوژی و امکان وجود یک «زیبایی اکولوژیکی» می‌پردازد. امکانی که بر طراحی، برنامه‌ریزی و مدیریت منظر مؤثر است. ما سؤالات حل‌نشده و درک مشترکمان درباره این ارتباط و اهمیت زیبایی‌شناسی در فهم و تأثیر آن بر تغییرات منظر را تشریح و راه‌هایی که در آن زیبایی‌شناسی و اکولوژی احتمالاً متضاد یا مکمل‌اند را توصیف می‌کنیم. در ابتدا برای درک بهتر مو...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
برنامه ریزی و آمایش فضا

جلد ۲۰، شماره ۲، صفحات ۲۲۷-۲۹۶

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023